مليكامليكا، تا این لحظه: 16 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

مليكاي ناز ما

بدون عنوان

1391/6/9 16:18
نویسنده : ماماني
245 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدای هستی بخش

تعطیلات عید فطر رو رشت بودیم پیش پدر جون و مادرجون و خاله و البته با توجه به تعطیلات دایی هم زیاد پیشمون اومد روزهای خوبی که زود تموم شدن اما مشکل اصلی روز برگشت بود که ملیکا حاضر نبود باهامون بیاد و کشون کشون ساک قرمز لباسهاش رو با تموم سنگینیش از باباش گرفت و از تو ماشین دوباره برد تو خونه و گفت شما برید منم هروقت دلم تنگ شد تلفنی باهاتون حرف میزنم و با خاله برمیگردم تهراننیشخندبگذریم که چه طور بالاخره راضیش کردیم و برگردوندیمش تهران هنوز هم هر از چندگاهی ازم می پرسه که کی میتونه تنهایی خونه مادرجون اینا بمونه؟

تعطیلات اجلاس رو هم تهران موندیم چون بابایی کار داشت روزای ملیکا بیشتر به تماشای کارتون، نقاشی و به هم ریختن اتاقش میگذره عصرها هم بابابایی میریم پارک بازی شبهای دخترم هم اینه که لباسهای مختلفش رو از کمد در بیاره و بپوشه و جلو آینه خودش رو تماشا کنه و منم صبح با انبوهی از لباسها که باید دوباره به چوب لباسی آویزون بشن مواجهم اینم یه عکس از کارهای ملیکا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

طاهره مامان امیرعلی
17 شهریور 91 18:58
سلام.وبلاگتون مثل همیشه زیبا و قشنگه،تبریک میگم بهتون.امیرعلیه من تو جشنواره ی آتلیه سها شرکت کرده و به رای شما شدیدا احتیج داره.اگه به وبلاگش سر بزنین یه پست گذاشتم که آدرس جشنواره است اگر روش کلیک کنین مستقیم به سایت جشنواره میره.اسم پسملیه من امیرعلی مرادیان هست.بهش رای بدین و مارو خوشحال کنین.امیدوارم بتونم لطفتونو جبران کنم.
مامان کيانا
19 شهریور 91 7:24
سلام به مليکا خانوم ناز ومامان جون خوش قلمش.....اميدوارم خوب و شاد باشيد....دو تا بوس آبدار از طرف من وکيانا براي اين دختر خانوم بااون ناز قشنگش که دل مارو برده...
ممول
8 مهر 91 16:48
خدا برات نگهش داره
چه ناز شده تو لباس صورتیش


ممنون خاله جون