بدون عنوان
به نام خداي هستي بخش
اي مليكاي شيطون من ديروز تو خونه عمه كلي آتيش سوزوندي دفتر خاله رو برداشتي ميوه هاي روي ميز رو جمع كردي گذاشتي تو پلاستيك و كلي شيطوني ديگه وقتي هم دعوات مي كنم ميگي تو مامان دعواوو هستي آخه عزيز دلم خونه عمه من خجالت مي كشم وسايلشون رو خراب كني
راستي كلي هم رقصيدي ازون رقصهاي مسخره بازيت كه من عاشقشم
آخر شب انقدر مادرجون باهات بازي كرد كه تا اومدي تو ماشين خوابت برد گفتي برات آهنگ سروش رو بذارم ميدوني كدومشون رو؟ بين ما يه عالمه راه درازه دل من بايد با اين دوري بسازه
عاشق اين آهنگي آهنگ به نصفه هاش نرسيده بود كه خوابيدي و تو خونه كه بابا بغلت كرد و آورد گذاشت سرجات تا صبح لالا كردي ايشالا همه شبهاي زندگيت تا ابد ستاره بارون باشه گلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی