مليكامليكا، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

مليكاي ناز ما

بدون عنوان

1390/4/8 10:32
نویسنده : ماماني
190 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خداي هستي بخش

مامان جون كم كم داريم به جشن تولدت 4 سالگيت نزديك ميشيماصلا باورم نميشه 4 سال از روزي كه خداي مهربون تورو به ما هديه داده گذشته باشه انگار همين ديروز بود كه صبح با بايي و مادرجون و عمه مريم رفتيم بيمارستان و تو قدمهاي كوچولوت رو تو زندگي ما گذاشتي اوايل تولدت گيج گيج بودم خيلي دست تنها بودم وقتي خيلي بي تابي مي كردييا به بابايي بيچاره كه سركار بود زنگ ميزدم كه زود بياد خونه يا اگه روم نميشد خودم هم مي نشستم و باهات گريه مي كردم آخه آخرين بچه تو خونوادمون خاله ستاره بود كه موقعي كه من 7 سالم بود دنيا اومد و من حتي بلد نبودم تورو درست حسابي بغل كنم اما از اونجايي كه آدم تو مشكلات پخته ميشه منم كم كم را افتادم تا الان كه دخترم براي خودش خانومي شده

ايشالا اگه خدا بخواد ميخوايم پنج شنبه برات تولد بگيريم فكر كنم مادرجون ها و پدر جونهات هم بيان بين خودمون باشه فكر ميكنم مامان و بابام ميخوان برات دوچرخه بخرنميدونم كه حسابي ذوق زده ميشي تازه دوشنبه هم كه روز تولدته ميخوايم براي بچه هاي مهدتون كيك و آبميوه بگيريم و يه تولد كوچولو هم تو مهد برات بگيريم ايشالا كه 1000 ساله بشي دختر نازم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)