مليكامليكا، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

مليكاي ناز ما

بدون عنوان

1392/3/5 17:59
نویسنده : ماماني
211 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدای هستی بخش

دخترم بازم زیاد غیبت داشتم وقتی تاریخ پست قبلی رو دیدم باورم نشد از 18 فروردین به اینجا سر نزدم واقعا شرمنده اما خودت می دونی که مامانی چقدر سرش شلوغ بود

25 فروردین نتایج آزمون دکترا اومد رتبه من طوری بود که احتمال قبولیم تو دانشگاههایی که میخوام کمه اما هر دانشگاه دیگری رو میزدم صد در صد قبول بودم موقع انتخاب رشته خیلی سردرگم بودم یا باید فقط تهران و گیلان رو میزدم و توی تردید قبولی میموندم یا باید جاهای دیگه رو میزدم و با خیال راحت منتظر نتایج میموندم خیلی فکر کردم یه روز تو ماشین به بابایی گفتم همدان رو هم بزنم به تهران نزدیکه فکر نمیکردم همین جمله تو ذهن کوچولوت غوغایی به پا کنه تو خونه به من گفتی مامانی میشه نری همدان آخه دوره 

اون لحظه بود که یادم اومد من یه وظیفه خیلی مهمتر دارم اینکه کنارت باشم اینکه نذارم چیزی اون دل کوچولوت رو هراسون کنه هرچقدر هم درس خوندن برام دوست داشتنی باشه ارزش این رو نداره که تو رو ناراحت کنه من اول یه مادرم دخترم نه فقط به خاطر تو به خاطر خودم به خاطر عشقم و به خاطر لطفی ه خدا بهم کرده

حالا منتظرم هرچی که خدا بخواد همون میشه و من مطمئنم مثل همیشه اونی که خیرمونه بهمون میده

دیگه اینکه امسال هم روز مادر و هم روز پدر خدا بهم لطف کرد و پیش پدر و مادر عزیزم بودم خدا رو شکر که سایه اشون رو سرمه ضمن اینکه مامان و بابای بابایی هم تهران بودندو تونستیم کنار اونا هم باشیم

اما خبر مهمتر برای ثبت نامت تو کلاس اول تصمیم گرفتیم اسمت رو تو مدرسه نمونه دولتی بنویسیم از اونجایی که این مدارس آزمون دارن یه روز بهمون زنگ زدن تا تو رو ببریم و امتحان بدیم روزی که نتایج رو اعلام کردن حسابی سورپرایزمون کردی شما و یه دخترخانم دیگه با هم دیگه نمره 100 رو گرفتید و اول شدید آفرین به تو دختر گل مامان

آزمایش اردیبهشتت هم خدا رو شکر مشکلی نداشت و عفونت نداشتی حالا باید برای خرداد آزمایش بدی این آزمایشهای ماهانه که دکتر گفته باید تا یه سال ادامه پیدا کنه خیلی بهم استرس وارد میکنه اما همش به خودم دلداری میدم برای سلامتت لازمه 

خدای مهربون همه کوچولوها رو برای مامان باباهاشون حفظ کن

 

 

 

 


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان کیانا
8 خرداد 92 20:58
سلام سلام به دوتا دوست جونیای منو کیانا....امیدوارم خو خوب خوب باشید...خیلی دلمون تنگ شده بود براتون.....آفرین وهزار آفرین به دانشمند کوچولوی خودمون....انشاا...همیشه سلامت باشه
madarkhanomi
11 تیر 92 11:47
آفرین به دختر باهوشت
ایشاله که یه روزی منم این روزا رو با دخملکم که هنوز به دنیا نیومده تجربه کنم!


ایشالا عزیزم
حسام
14 تیر 92 21:47
سلام.وبلاگ زيبا و پرمحتوايي داري.من وبلاگ شما رو در وبلاگم لينک کردم.ممنون ميشم شما هم وبلاگ منو در وبلاگتون لينک کنيد.
شعر,داستان,اس ام اس,سرگرمي
maejun.mihanblog.com


ممنون حتما
عکس فرش
8 شهریور 92 17:14
وبلاگتون زیباست... به وبلاگ من سر بزنید... ماندگارترین هدیه برای دلبندت و کسی که دوستش داری... http://aksfarshkashan.blogfa.com
نگین
13 مرداد 93 22:37
ایشالااااااااااا خوشال میشم بهم سر بزنی