بدون عنوان
به نام خداي هستي بخش
ديروز كه اولين روز شروع مدرسه بود مليكاي ما رفت پيش دبستاني 1 بچه مون كلي هم ذوق زده بود و حسابي احساس بزرگ شدن بهش دست داده بود
دختر نازم راه سختي در پيش داري اما مطمئنم كه موفق ميشي چون از الان مي تونم حس كنم كه چقدر دوست داري چيزهاي تازه ياد بگيريبراي تو و همه بچه هاي ناز از ته دلم آرزوي موفقيت مي كنم
راستي يكي از دوستهاي خوبم برام ايميلي فرستاده بود كه ديدم خالي از لطف نيست كه اينجا بذارمش تا لبخند رو روي لبهاتون بنشونه
نامه يك ني ني معترض
آقای پدر! در کمال احترام خواهشمندم اینقدر لب و لوچه ی پیاز خورده ی غیر پاستوریزه، و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشده ات را به سر و صورت حساس من نمالید
! plz
خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای دبی شیر شما هم مضر است!!! لازم به ذکر است که سوسک هم یکی از اجسام داخل خانه محسوب می شود!
پدر محترم! هنگام دستچین کردن میوه، از دادن من به بغل اصغر آقای سبزی فروش خودداری نمایید. چشمهای تلسکوپی، گوشهای ماهواره ای و سیبیلهای دم الاغی اش مرا به یاد قرضهای شما می اندازد!
قای پدر! هنگام دعوا با خانوم مادر، به جای پرت کردن قابلمه و ماهی تابه به روی زمین، از چینی های توی کابینت استفاده نمایید! اکشن بودن دعوا به همین چیزاست!
خانوم مادر! از مصرف هله هوله ی زیاد پرهیز نمایید! این عمل نه تنها برای سلامتی شما خوب نیست، بلکه موجب می شود که شیرتان بوی'' بچه سوسک مرده'' بدهد.
آقای پدر! کودکان توانایی کافی برای حفظ جیش خود ندارند و این توانایی هنگامی که شما شکم مرا ''پووووووف'' می کنید به حداقل می رسد! الان بگم که بعد شرمنده تون نشم
!
مادر محترم! شصت پا وسیله ای است شخصی، که اختیارش رو دارم! لطفاً هرگاه سعی در خوردن شصت پای شما نمودم، گیر بدهید