بدون عنوان
به نام خداي هستي بخش
جمعه جشن مليكا بود واقعا عالي بود هركدوم از فرشته هاي كوچولوي مهد يه جوري شيرين و جذاب برنامشون رو اجرا كردند خيلي دلم ميخواست فرصت داشتم و عكسها رو ميريختم رو كامپيوتر و اينجا ميذاشتم اما متاسفانه طبق روال هفته هاي اخير شديدا با كمبود وقت مواجه هستم فقط گفتم يه چند خطي بنويسم تا خاطره اين روز قشنگ بمونه
اول از همه يه گروه از بچه ها اومدند و چند آيه از قرآن كريم با معنيشون خوندند و شعري راجع به بهار بعد نوبت گروه مليكا اينا بود تا شعر پرندگان رو بخونند مليكا نقش طاووس رو داشت
پرهام قشنگ و خوشگله نقاشي من مشگله پرام رو باز مي كنم اين همه ناز مي كنم
بعد از چند اجراي زيبا از بچه هاي پيش دبستاني دو نوبت برنامه كوچولو ها بود كه واقعا دوست داشتني بود بچه اي كه وسط سن زد زير گريه كوچولويي كه رفت تو بغل مربيش و ني ني هايي كه شعر يادشون مي رفت
دفعه بعد كه نوبت پيش دبستاني 1 بود مليكا و دوستش صبا يه ديكلمه خيلي قشنگ اجرا كردند و بعد رفتند تو گروه سرود و شعر خورشيد خانوم رو خوندند
خورشيد خانم گيسو طلا بيا پايين ازون بالا كجا ميري كجا ميري؟...............
آخرين برنامه گروه دخترم هم نمايش گرگم و گله ميبرم بود كه پسرا گرگ بودند و دخترها هم بع بعي
خلاصه ديدن اين همه فرشته كوچولو يه جا واقعا قشنگ و دوست داشتني بود
ايشالا اگه فرصت كنم ميام و چندتا عكس هم ميذارم